برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
انسی زیر لب زمزمه می کند :
« زندگی را فرصتی آنقدر نیست
که در آیینه به قدمت خویش بنگرد
یا از لبخنده و اشک
یکی را سنجیده گزین کند . »
شاملو گفته اینا رو ...
یکی گفته که می دونسته خیلی چیزا رو...
یادم باشه که باید بجنبم هر کاری باید بکنم، بکنم...
گورپدر اونایی که نمی فهمند... گور پدر اونایی که حسودند ... گور پدر اونایی که هیچی نمی دونند ولی ادعاشون گوش فلک رو کر کرده...
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
امروز یکشنبه ۱۳ بهمن رفتن کمک مامان آشپزخونه اش رو تمیز کنم...
تا ساعت ۳ بعدازظهر اونجا بودم و حسابی خسته شدم. بعدش اومدم خونه و از خستگی خوابم برد.
خواب عجیبی دیدم.. شفاف و واضح...باهاش حرف میزدم و سراغ فصل اخر رو گرفتم... چغلی کردم....دلخور بودم و بغض کرده... گفت برات می فرستم تا چند روز دیگه ...
ببینم چی میشه... کلاس امروز هم کنسل شده بود...
دنیای خواب دنیای عجیبی است...
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 101 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
ذهنم شلوغه... می خوام بیشتر بخونم و بیشتر بنویسم! اگه بذارند !
امشب داستان سونیا از یودیت هرمان رو خوندم...
قراره یکی از داستانهام رو ادیت کنم... امروز توی کلاس خوندم...
کارهای روزمره و نق نق و انتظارات اطرافیان وقت و تمرکز برام نمیذاره...
هر روز یه خبریه و یه کارهایی پیش میاد ... نمیذارن تمرکز کنم...
گاهی دلسرد میشم از همه چی ... گاهی هم دلم گرم میشه که همه چی درست میشه ... باید بنویسم... باید امیدوار باشم...
نمی دونم...
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 101 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
دارم داستان "آئورا " از کارلوس فوئنتس رو می خونم...
صفحه 23:
"سرانجام می توانی ببینی که این چشمها سبز چو دریایند،موج می زنند،به کف می نشینند،دیگربار آرام می شوند و آنگاه باز چون موجی بر می آشوبند."
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
مسیر مهمه... باید مسیر را طی کرد...
نگاهی عمیق و لبخند...
راحت حرف زدن ...
به کار بردن کلمه ی عزیزم! فرار نکردن... راحت حرف زدن... این خیلی مهمه... اینکه اعتماد حاصل بشه...
اشتیاق را در رفتارش ببینی... تغییر را ...
مجله ای که انتظار دارد هدیه شود، ولی می فهمد فقط برای خواندن و امانت بردن است!
زندگی این است...
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 97 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31
دلتنگم... دلم تنگ شده برای عاشقانه نویسی... کاش کسی عاشقانه می نوشت... کاش نوشته ای مرا به وجد می آورد... کاش تپش قلب می گرفتم برای خواندن متنی... دلم عاشقی کردن می خواهد در این روزهای اسفند ماه... دلم حال خوش می خواهد... آخرین بار چه موقع گفتم دوستت دارم؟؟؟" دوستت دارم" گفتن یادم رفته است...
برچسب : نویسنده : 6raha96a بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1398 ساعت: 8:31